سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ و فرمود : ] کارها چنان رام تقدیر است که گاه مرگ در تدبیر است . [نهج البلاغه]
 
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 6

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «گرت پورتر» روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مشهور آمریکایی در مقاله‌ای مبسوط در نشریه آمریکایی تروث‌آوت به رابطه میان عمل کردن مقامات ایرانی به مفاد توافق ژنو و عدم پایبندی دولت اوباما به مفاد مبنی بر کاهش تحریم‌های ایران پرداخته و می‌گوید که این کار آمریکایی‌ها می‌تواند روند کل مذاکرات را به شکست بکشاند.

پورتر در ابتدای این یادداشت آورده است: «در حالی که مذاکره کنندگان به روزهای نهایی باقی مانده تا ضرب الاجل 24 نوامبر (سوم آذر) نزدیک می شوند، دیگر ظرفیت غنی سازی مشکل اصلی نیست، بلکه این موضع آمریکایی ها در قبال لغو تحریم های ایران است که به مانع اصلی بدل شده است. اگر آمریکا تجدید نظر اساسی در موضع خود نکند، مذاکرات بدون تردید، شکست می خورد.»

پورتر در این رابطه به گمانه زنی هایی که در رسانه ها در رابطه با حل احتمالی اختلاف بر سر میزان ذخایر اورانیوم ایران منتشر شده، اشاره کرده و مدعی شده است که در حال حاضر مذاکراتی جدی بر سر طرح انتقال اورانیوم مطرح است.

روزنامه نیویورک تایمز چندی قبل در گزارشی که از سوی ایران گمانه زنی رسانه ای و نادرست اعلام شد، نوشت که طرفین توافق کرده‌اند که بخشی از ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین ایران را به روسیه منتقل و در آنجا به میله سوختی تبدیل کنند. کاری که ذخیره اورانیوم در ایران را کاهش داده و ضمنا فاصله فرضی با بمب را کاهش می دهد.

با این حال آمریکایی‌ها باز هم در پی کاهش قدرت سانتریفیوژهای ایرانی هستند. «لس‌آنجلس تایمز» هم در این خصوص نوشته که آمریکایی‌ها در مذاکرات 4 نوامبر به ماندن حداکثر 6 هزار سانتریفیوژ در ایران راضی شده‌اند. آمریکایی‌ها پیش از آن اعدادی مانند 4000 و یا حتی 1500 سانتریفیوژ را به عنوان سقف قابل قبول واشنگتن، اعلام کرده بودند.

با این حال، بعید به نظر می‌رسد که طرفین نتوانند بین عدد 6000 تا 9400 به رقمی مرضی الطرفین برسند.

به نوشته پورتر، در حقیقت این موضع آمریکایی ها در قبال نحوه لغو تحریم هاست که به مانع توافق بدل شده و «مسئله ای سیاسی» به وجود آورده است.

آمریکایی‌ها قبول دارند که باید در قالب کاهش تحریم‌ها، ایرانیان را به امضای توافق‌نامه هسته‌ای تشویق کنند. آنها به دولتمردان ایران اطلاع داده‌اند که به محض امضای توافق جامع، تحریم‌های مربوط به کشورهای آسیایی و اروپایی که به کاهش فروش نفت خام ایران انجامیده، برداشته خواهد شد.

علاوه بر این، ایالات متحده برخی از تحریم‌های یکجانبه علیه تهران را بنیز «تعلیق» خواهد کرد، ولی باز هم برخی از تحریم‌های یکجانبه کماکان به قوت خود باقی‌ مانده و تحریم‌های شورای امنیت هم که حداقل تا چندین سال بر پا خواهند بود. همین امر اعتراض شدید هیئت ایرانی را در مذاکرات برانگیخته است.

عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران در این خصوص گفته است: «جمهوری اسلامی ایران برجا ماندن حتی یک تحریم را پس از توافق جامع هسته‌ای، قبول نمی‌کند.»

به نوشته پورتر تهران تحریم ها را که بخشی از آن ها حتی به پیش از آغاز مسئله هسته ای بازمی گردد به عنوان یک چالش ارزیابی می کند و در حقیقت بخشی از انگیزه ایران برای آغاز غنی سازی نیز رسیدن به اهرم فشاری جهت لغو همین تحریم ها بوده است.

اما باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا که از سوی اسرائیل و اکثریت کنگره که آن ها هم حامی اسرائیل هستند، تحت فشار است علناً گفته که تنها با تعلیق برخی از تحریم‌ها موافقت خواهد کرد و از میان برداشته شدن همیشگی تحریم‌ها خبری نیست و این تعلیق هم تنها به تحریم‌های مربوط با برنامه هسته‌ای مربوط می‌شود. بر این اساس، برداشته شدن کامل تحریم‌ها تنها در آخرین گام از توافق امکان‌پذیر خواهد و نه در اولین روزهای پس از توافق.

بر اساس قوانین ایالات متحده، تنها کاری که رئیس جمهور بدون اخذ تأییدیه کنگره در خصوص تحریم‌ها می تواند انجام دهد، استفاده از اختیارات خود در حوزه امنیت ملی و تعلیق 120 روزه تحریم‌هاست.

تحریم‌های شورای امنیت که بین سال‌های 2006 تا 2010 علیه ایرانیان وضع شد، یکی دیگر از موضوعات حساسیت‌برانگیز در این عرصه است. این تحریم‌ها هرگونه تجارت مرتبط با برنامه هسته‌ای را بین بازرگانان ایرانی و دیگر تجار دنیا ممنوع می‌کند؛ انجام معامله با بانک‌های ایرانی مرتبط با برنامه هسته‌ای را غیرقانونی می‌داند و اموال صنایع و شرکت‌های مهم ایران را ضبط کرده است.

کاخ سفید اعلام کرده است که لغو تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و همچنین دریافت مجوز کنگره برای لغو کامل تحریم های یکجانبه را تا پایان توافق به تأخیر می اندازد. اوباما این موضع را اینطور توجیه می کند که با این کار اهرمی شکل می گیرد تا ایرانی ها ملزم به اجرای کامل توافق شوند. اما در سوی دیگر، ایرانی ها که به حق نسبت به همکاری کنگره برای لغو تحریم ها با دیده تردید می نگرند، این موضع را قبول ندارند.

پورتر در ادامه مسئله ادعای ابعاد احتمالی نظامی و تلاش غرب برای استفاده از آن به عنوان اهرمی جهت فشار به ایران اشاره کرده و نوشته است که با وجود آنکه «یوکیا آمانو» مدیر کل آژانس به ایران اعلام کرده بود در صورت دریافت مستنداتی که این ادعاه را رد کند، پرونده مواردی چون چاشنی های انفجاری را مختومه اعلام می کند، نوشته است که آژانس با وجود دریافت مدارکی که نشان می دهد ایران از این چاشنی ها در صنعت نفت و گاز بهره برده، همچنان این مسئله را باز نگه داشته است.

وی با بیان اینکه حل مسئله ابعاد احتمالی نظامی بیش از آنکه مسئله ای فنی باشد، نیازمند تصمیم سیاسی است، نوشته است که به نظر می رسد این مسئله «یک بهانه دیگر از سوی ایالات متحده برای خودداری از لغو تحریم ها باشد.»

این روزنامه نگار تحقیقی که پیش از این با انتشار کتاب «بحران ساختگی» و پس از آن یادداشت های متعدد ساختگی بودن اسناد آژانس را ثابت کرده، در پایان نوشته است: «تنها یک بازنگری کامل بر کل راهبرد مذاکره در مورد این مسئله است که می تواند قبل از آنکه فرصت از دست برود، از شکست تقریبا قطعی مذاکرات جلوگیری کند.»

 

انتهای پیام/ق


 نوشته شده توسط فاطیما در شنبه 93/8/24 و ساعت 8:35 صبح | نظرات دیگران()

واقعه عاشورا 21مهرماه سال 59 شمسی رخ داده است

 تاریخ شمسی برخلاف تاریخ قمری در تغییر نیست. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و با استخراج اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، سخنان مقتل نویسان به ساعت و دقیقه برگردانده می شود.

اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیقه اختلاف می تواند داشته باشد) استخراج شده و روایات مقتل نگاران با این ساعتها تنظیم شده است:

5:47 اذان صبح

امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.

حدود 6

امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.

7:06 طلوع آفتاب

کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پر تاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی پریرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی»، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما درو است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.

حدود 8

بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان) های کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند.بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.

حدود 9

روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد شهیدان تیر اندازی. با تعداد شهیدان حمله اول 50 نفر ذکر شده.)

حدود 10

بعد از تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام این زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه امام حسین(ع) حمله کرد؛ امام حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد.گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.

حدود 11

بعد از این جملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده اند. نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که شهید شد پیرمرد زاهد بربر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او شهید شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می توانستم وصیت های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یک برا هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.

12:50 اذان ظهر

حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت بکی برود با عمرسعد مذاکره و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی شود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر می کنی نماز شما قبول می شود و نماز پسر پیامبر (ص) قبول نمی شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب شهید شد. امام (ع) از شهادت حبیب متاثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می گذارم.»

حدود 13

30 نفر زا اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از آن ساعت شهید شدند؛ از جمله زهیر و حر. بعد از شهادت اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر. علی اکبر پسر امام حسین (ع) بود البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. عبدالله بن مسلم به طرز ناجوانمردانه ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسر عموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»

حدود 14

28 نفر از مردان بنی هاشم شهید شدند: 7 برادر امام حسین (ع)، 3 پسر از امام حسن(ع) 2 پسر امام حسین(ع)، 2 نوه جعفر بن ابیطالب، 9 نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از شهیدان نوه ابولهب بود. عاقبت امام حسین (ع) و حضرت عباس تنها ماندند. عزم کردند تا دو نفری به قلب دشمن بزنند و آخرین سواری را با هم انجام بدهند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در محاصره شهید شد. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»

حدود 15

امام (ع) به طرف خیمه ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه اش نکنند. وقت وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره او (یعقوبی می گوید: در همان روز به دنیا آمده بود اما بقیه چنین نمی گویند) توسط تیر حرمله شهید شد. امام (ع) رو به آسمان کرد و فرمود: «خدایا اگر نصرتت را از ما دریغ کردی. این را در مقابل چیزی قرار بده که برای ما بهتر است»

امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می شد. بعضی تیر می انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام (ع) بر پیکر مبارکش جای 33 زخم نیزه و 34 زخم شمشیر شمرده شد.امام (ع)در آستانه مهاجرت بود اما کسی جرات نمی کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مام آمد . او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»

16:06 اذان عصر

وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع نگار لشکر عمرسعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: «به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او محکم و دل آرام باشد.... گوید در این حال بود که زینب (س) دختر فاطمه به طرف وی آمد. در حالی که می گفت: «کاش آسمان به زمین می افتاد.» زینب (س) به عمر سعد خطاب کرد: «ای عمر! اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟» گوید: اشک های عمر را می بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود. و روی از زینب بگردانید. حمید بن مسلم گوید شنیدمش که می گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن گاه شمر میان کسان بانک زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند. بکشیدش!» گوید در این حال سنان بین انس حمله برد و نیزه را فرو برد...»

حدود 17 ؛ بعد از شهادت امام (ع)

بعد از شهادت امام (ع) عده ای لباس های آن حضرت را غارت می کنند. تمام این افراد بعداً به مرض های لاعلاج دچار شدند.غارت عمومی اموال امام حسین (ع) و همراهانش آغاز می شود. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه ها گذاشت.یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن مطاع بعد از شهادت امام به کربلا می رسد. برای دفاع از حرم امام می جنگد و شهید می شود.ابتدا سر را به خولی می دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب می دوانند تا استخوان هایشان هم خرد شود.

18:49 اذان مغرب

کشتگان لشگر کوفه را جمع می کنند. تعداد این افراد 88 نفر است. داستان این طور تمام می شود که در حالی که عمر سعد دستور جماعت نماز مغرب را می داده سنان بن انس بین مردم می تاخته و رجز می خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید ؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!»

آنها چندنفر بودند؟

 

معروف است که در کربلا 72 نفر شهید شده اند. این رقم معمولا وقت خواندن مقاتل با اعداد و اسامی موجود در متن جور در نمی آید؛ مثلا دیدیم که 50 نفر در حمله اول شهید شده اند، 28 نفر هم از بنی هاشم، به علاوه بریر و مسلم و حبیب و سعید و حر و زهیر. همین ها جمعش بیشتر از 72 است. بعضی تواریخ قدیمی هم اعداد دیگری دارند. مثلا مسعودی تعداد شهدا را 87 نفر میگوید (مروج الذهب)، یعقوبی 105 نفر (تاریخ یعقوبی) و بلاذری 100 مرد میگوید (مجمع الانساب). یک راه این است که بیاییم و تمام اسامی ذکر شده در منابع را کنار هم بگذاریم. نخستین بار این کار را کسی در قرن سوم انجام داد که در آن 108 اسم فهرست شده. کسی به اسم فضیل بن زبیر، رساله ای نوشت با عنوان:«تسمیة من قُتِل مع الحسین بن علی(ع)» محققان جدید، این رقم را تا 120 اسم رسانده اند. حالا برگردید به آن خبر شهادت حدود 50 نفر از اصحاب در حمله اول. 120، جمع همین عدد و 72 است. پس ممکن است رقم 72 ، شمار شهدایی باشد که بعد از حمله و تیرباران اول به شهادت رسیده اند و جنگشان به یادماندنی تر بوده. احتمال دیگر، توجه به این خبر است که عمر سعد وقتی در روز 12 محرم لشگر خود و اسرا را از کربلا حرکت داد، دستور داد 72 سر را به نیزه بکنند بیاورند. قاعدتا در اینجا هم کوفیان سرهای افراد معروف و مشهور را با خود آورده اند و سرهای افراد غیرمشهور برایشان ارزش نمایشی نداشته. احتمال سوم به خاصیت خود عدد 72 برمی گردد. این عدد، از قدیم الایام نشانه کثرت بوده. حافظ می گوید: «جنگ 72 ملت همه را عذر بنه». یا حدیثی متواتر هست که پیامبر)ص( فرمود: « امتش 72 فرقه می شوند که فقط یک فرقه از آنها ناجیه هستند. شاید یک دلیل تاکید بر عدد 72 شهید هم همین باشد.

این مطلب را از یک وبلاگ برداشتم ولی اسمش یادم نیست


 نوشته شده توسط فاطیما در دوشنبه 93/8/19 و ساعت 12:44 صبح | نظرات دیگران()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره خودم

ریحانه رسول
فاطیما
دوست دارم مبلغ رسالت خانم فاطمه زهرا باشم

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 16
مجموع بازدیدها: 231268
جستجو در صفحه

خبر نامه