ریحانه رسول
[بهترین شعری که این روزها درباره غواصان شهید خواندم]
"الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها"
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
نه آدابی، نه ترتیبی، که حکم عاشقی حُب است
ندارد عشق جایی بین توضیحالمسائلها
به ذکر «یاعلی» آغاز شد این عشق، پس غم نیست
اگر "آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"
همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
"جرس فریاد میدارد که بربندید محملها"
به یمن ذکر «یازهرا»یشان شد باز معبرها
"که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها"
به گوش موجها خواندند غواصان شب حمله:
"کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها"
شب حمله گذشت و بعد بیست و هفت سال امروز
چنین _با دستِ بسته_، سر برآوردند از گِلها
چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده
که بیتاب است بعد از سالها از داغشان دلها
و راز دستهای بسته آخر فاش شد. آری!
"نهان کی مانَد آن رازی کزو سازند محفلها؟"
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند
"مَتی ما تَلْقَ مَنْ تَهْوی دَعِ الدُّنیا و اَهْمِلْها"
از: بشری صاحبی
استاد پناهیان : یکی از شعارهای خوبی که امروز در هم? جهان میتواند مطرح شود، تأسی به همین کلام رسول خدا(ص) است که فرمود: «من یمنی هستم؛ أَنَا یَمَانِیٌّ» هر جوان مؤمن انقلابی که در هر کجای دنیا هست و ارادتی به اهلبیت(ع) دارد، و قدمی در راه مبارزه با استکبار برمیدارد، بر سین? خودش بنویسد: «من یمنی هستم» ما باید به این ترتیب نشان دهیم که تعداد مردم یمن بسیار بیشتر از آن چیزی است که دشمن تصور میکند.